امروز یه هفته است که حرکاتتو توی دلم احساس می کنم موچول مامانی،الهی قربون اون دست وپای کوچیکت برم.اولین حرکتی که ازت مثل یه تلنگر کوچولو حس کردم شب بود وبابا امیر سر کار بود منم خونه مامان معصوم بودم سریع اس ام اس زدم به بابایی و با ذوق وشوق این خبرو بهش دادم بابا هم خیلی خوشحال بود من و بابا واسه اولین باره که پدر مادر شدن رو تجربه می کنیم و برامون خیلی شیرین وجذابه عزیزم،هر دومون از ته دل دوست داریم و آرزومون سلامتی تو است.